سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عید مبعث (پنج شنبه 86/5/18 ساعت 7:7 عصر)

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
 به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

ستاره ای ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
              
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
              نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
 
                بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
              ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا
 
              
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
             بصدر مصطبه ام می نشاند ا�کنون دوست
  
                  
گدای شهر نگه ک�ن که میر مجلس شد
             طربسرای محبت کنون شود معمور
                      که طاق ابروی یار منش مهندس شد
              لب از ترشح می پاک کن برای خدا
                     که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
               کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود
              که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
              چو زر عزیز وجودست شعر من آری
                  قبول دولتیان  کیمیای این مس شد
             خیال آب خضر بست و جام یخسرو
                  بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
                زراه میکده یاران عنان بگردانید
                چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد
              از بعثت او جهان جوان شد        گیتی چو بهشت جاودان شد
                بعث رسول اکرم (ص) برشما یاران همراه مبارک باد

قالَ رَسُولُ الله  صلی الله علیه و آله : ما خَلقَ الله خَلقاً اَفضلَ مِنّی، ولا اَکرَمَ عَلَیه مِنی؛ خداوند کسی را برتر از من وهمچنین عزیزتر از من خلق نکرده است. (1)

طبق بیان قرآن و روایاتِ منقول از ائمه  معصومین پیامبراکرم  صلوات الله علیه دارای ویژگی های اخلاقی زیر است، اخلاق برجسته و عظیم، امین، عادل، شجاع، رحیم، حلیم، متواضع، متوکل، باحیا، صبور و شکیبا، زاهد و عابد، فاقد خشم و غضب شخصی.

قال رسول الله صلی الله علیه و آله : " بعثتُ لِلحِلمِ مَرکَزا وَ لِلعِلمِ مَعْدنا وَ لِلصَّبر مَسکَناً"؛ برانگیخته شدم که، مرکز حلم و معدن علم و مسکن صبر باشم. (2)  

پیامبراکرم صلوات الله علیه هدف از بعثت خود را این گونه بیان می نماید:
" بعثت لا تمم مکارم الاخلاق"؛ من برای کامل کردن فضایل اخلاقی مبعوث شده ام.(3)





--17 توصیه مهم در مدیریت (جمعه 86/5/12 ساعت 7:18 صبح)
 ١- در اشخاص میل به کار کردن را پدید آورید.

 

     ‌٢- مستمع خوبی باشید.

     گفته‌اند: «مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد» رهبر با انگشت گذاشتن روی نقاط             ضعف یا قوت اشخاص و با توجه به شخصیت آنان می‌تواند آن‌ها را تهییج کند که     آزادانه گفت‌و‌گو کنند.

  باید که مدیران با سکوت و حوصله گفته‌ها را به گوش جان بپذیرند و از اعمال قدرت و سلطه‌جویی در بحث خودداری کنند. مثلا اگر هر دو با هم شروع به سخن کردند، آن که زیر دستان را بر خود مقدم بدارد.

 

  ‌٣- به طور خصوصی انتقاد کنید. هرگز از کارمندان در حضور دیگران و به ویژه در نزد   زیردستان او انتقاد نکنید که طبعا ایجاد مقاومت و ناراحتی می‌کند که گفته‌اند: نصیحت (انتقاد) در پیشروی دیگران حکم سرزنش را دارد.

 

‌٤- هرکسی که کاری را به پایان رسانید، باید شخصا پاداش کارش را بگیرد. اگر قرار شود که مدیر نتیجه‌ی کار و تلاش زیردستان را به حساب خود بگذارد، همه نوآوری‌ها از میان می‌رود و قبول مسؤولیت به دشواری صورت می‌گیرد. دادن اعتبار به اشخاص در ازای زحمت‌هایی که کشیده‌اند، پاداشی است برای رهبری که چنین محیط سازنده‌ای را به وجود آورده است.

 

‌٥- علاقه‌مندی خود را به کار زیردستان نشان بدهید. در حقیقت باید دانست که درک «بنی آدم اعضای یک پیکرند» و علاقه‌مندی به کار زیردستان، یکی از اصل‌های اولیه انسانی برخورد گرم، خواندن اشخاص با اسم کوچک و با تظاهرات دوستانه، مثل پیوستن به جمع همکاران فرودست به هنگام صرف نهار و پرس و جو کردن از طرز کار ایشان و حتی تکرار مطالبی از قبیل: «فلانی واقعاً کارت جالب است» می‌بینم با تلاشی که می‌کنی خسته شده‌ای، چطور است فردا کمی استراحت کنی؟ «موجب می‌شود که کارمند به خود ببالد که کارش خیلی مهم است و راهبر سازمان با دیده‌ای باز و ضمیری روشن در کارها نظارت دارد و فارغ از سلامت جسم و روح زیردستان نیست.

 

‌٦- میل باطنی خود را به صورت پیشنهاد عرضه کنید. به جای تحکیم صریح و مستقیم، میل باطنی خود را به صورت غیرمستقیم ظاهر کنید. مثلاً وقتی بگویید به نظر شما بهتر نیست که کار به این صورت باشد؟ آن وقت مطمئن باشید که مخاطب نه تنها متوجه منظور شما نخواهد شد، سهل است که با علاقمندی و رغبت، آن را خواهد پذیرفت و حتی از آن حمایت خواهد کرد.

 

‌٧- وقتی پیشنهادی دارید و یا حتی دستوری می‌دهید، باید مطمئن باشید که دلایل آن را نیز می‌توانید ابراز بدارید. طبیعت آدمی این است که همیشه دوست دارد پیش از آن کاری را صورت بدهد، از «چرایی» آن آگاه باشد، باید یه صورت شفاهی یا کتبی علت را گوشزد کرد.

 

‌٨- نظریه‌های دیگران را در طرح‌ها و نقشه‌هایتان دخالت بدهید. پیش از این که طرح‌های شما اجراء شود، بهتر است که با زیردستان مشورت کنید و با جلب نظر آنان به آنها نشان بدهید که هستند و نقش عمده را در اجرای طرح‌ها به عهده دارند، وقتی که چنین شد، طبیعتاً خود را مسؤول دانسته و پیروزی و یا شکست طرح‌ها را مربوط به خود خواهند دانست. ضمن این که در این گونه رایزنی‌ها، چه بسا اندیشه‌های نو و سودمندی که با تجلی خود، موجب قوام و دوام طرح‌ها می‌گردند.

 

‌٩- زیردستان را احترام کنید. همه کس و به ویژه جوانان که تازه پا به عرصه‌ی پرکشاکش زندگی اجتماعی گذرانده‌اند دوست دارند که مورد احترام قرار بگیرند، تشکر از زیردستان و محترم شمردن غرور و شخصیت آن‌ها، ساده‌ترین و کم‌هزینه‌ترین راه جلب مشارکت صمیمانه‌ی آنهاست.

 

‌١٠- در کردار و رفتارتان پایدار باشید. رهبری که زیردستان را تخطئه می‌کند و موجب می‌شود که در لاک خود فرو رفته و از هر نوع اظهار وجودی خودداری کنند، هرگز نمی‌تواند از پشتیبانی زیردستان برخوردار شده و مورد اعتماد آنها باشد. کارکنان از رهبرانی قلباً پیروی می‌کنند که رفتارشان قابل پیش‌بینی باشد و عکس‌العمل‌هایشان روشن، تا قادر باشند با هر وضعیتی روبه‌رو شوند.

 

‌١١- نشان بدهید که به زیردستان اعتماد کامل دارید و آن‌ها به بهترین وجهی کار خود را می‌کنند. وقتی که زیردست حس می‌کند که به او اعتماد هست و بالادست او را عنصری مفید می‌داند، از لحاظ روانی برای قبول مسؤولیت آماده‌تر خواهد بود.

 

‌١٢- از زیردستان بخواهید که در صورت نیاز، بدون هیچ بیم و تردیدی برای مشورت خواهی و کمک به شما مراجعه کنند. نتیجه چنین رفتاری تعلق خاطر زیردستان به شما خواهد بود که با آزادی کامل نظرها و پیشنهادهای خود را ابراز بدارید.

 

‌١٣- وقتی اشتباهی می‌کنید باید با کمال شهامت و از روی صداقت به اشتباه خود اقرار کنید.بدیهی است که چنین حرکتی به زیردستان شوق و شهامت و تقوا می‌آموزد و محبت آمیخته با احترامی را در دلهایشان زنده می‌دارد.

 

‌١٤- باید به ضعیف‌ترین پیشنهادها هم توجه کرد. ممکن است عقیده‌ای بسیار جالب و عالی به نظر برسد. پذیرش چنین عقیده‌ای دشوار نیست، اما رهبر شایسته کسی است که به نظرهایی که حتی خنده‌دار هم باشند، عطف توجه کند، چون ممکن است که همین عقیده ساده و ضعیف، وقتی که بیشتر مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نتیجه‌های مفیدی در برداشته باشد.

 

‌١٥- از ناراحتی و چهره های درهم و اخم‌آلود زیردستان ناراحت نشده و درصدد مقابله به مثل نباشید. چون حتی در بهترین شرایط کار و بهترین نوع رهبری هم، گاهی انسانها گرفته به نظر می‌رسند. باید رهبران بکوشند که ریشه این ناراحتی‌ها را کشف کرده و از میان بردارند. نه این که در مقام رویارویی و مقابله به مثل برآیند.

 

‌١٦- در فرصت‌های مناسب به زیردستان نشان دهید که کارشان بسیار مهم است و در بقاء و کارایی سازمان، نقش عمده‌ای دارند. طبیعت آدمی این نیست که همیشه گمان می‌کند کارش مهم است و در نقش پروانگان زندگی نمی‌کند، لذا گاه و بی‌گاه باید به زیردستان پرداخت و اهمیت کارشان را مهم جلوه داد تا غرورشان پا برجا بماند.

 

‌١٧- به زیردستان اجازه و فرصت دهید تا در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت جسته و سهمی داشته باشند. چون احساس خواهند کرد که در سازمان، نقش و اهمیتی دارند که بدون مشارکت ایشان هرگز چنین تصمیم مهمی گرفته نمی‌شد



ماه مهربانی (دوشنبه 86/4/25 ساعت 11:30 عصر)

ماه رجب ازماه های رحمت واسعه  خداوند است.مابنده اوهستیم سعی نمایی دراین ماه
دروغ نگوئیم.بخشش داشته باشیم،مهربان باشیم وازفضیلت این ماه بهرمندشویم.گرگدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چی است.!(و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود که: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را أصب مى‏گویند زیرا که رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏شود پس بسیار بگوئید أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ)روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده که: اگر شخص قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَکْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ





دروغگویی (یکشنبه 86/4/24 ساعت 12:21 صبح)

 اولین گام برای رواج دروغگویی، شکسته شدن قبح دروغ است. در جامعه‌ای که دروغگویی نوعی زرنگی تلقی شود و مردم با شنیدن سخن دروغ لبخندی حاکی از سرور و شعف بر لبان خود ظاهر سازند، طبعاً دروغگویی رواج می‌یابد.
عده‌ای فکر می‌کنند صداقت و راستگویی صرفاً یک مسأله اخلاقی است، و از این رو ناخودآگاه می‌خواهند آن را در بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی به حاشیه برانند، اما باید گفت که صداقت و دروغگویی موضوعی کلیدی در فهم و نقد کلیه حوزه‌های اجتماعی است. نقش آن در اقتصاد کمتر از سرمایه و نیروی انسانی و... دیگر عوامل نیست.  اگر امروز جامعه ما با فساد خانمان‌براندازی مواجه است که فریاد همه را درآورده، یکی از دلایل و علل اصلی بروز آن دروغ و از دروغ بدتر، تطهیر دروغ در ذیل عنوان مصلحت و تقیه است. از این رو بدون مبارزه علیه دروغ و حساسیت داشتن نسبت به آن نمی‌توان کوچکترین گام موثری را علیه کاهش فساد برداشت. در تمامی ادیان از جمله اسلام بر قبح دروغ تأکید شده است و قرار گرفتن دروغ در ذیل عنوان گناهان کبیره معرف این اهمیت است. برای اینکه بدانیم جامعه کنونی ما با ارزش‌های موردنظر اسلامی تا چه حد فاصله دارد، کافیست که به میزان رواج این گناه کبیره در سطح وسیعی از جامعه توجه کنیم.
پیامبر (ص):
ـ دروغگو، دروغ نمی‌گوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود دارد.
ـ از دروغگویی بپرهیزید، زیرا دروغگویی باعث روسیاهی است.
ـ از دروغگویی بپرهیزید، در موردی که گمان میکنید نجات شما در دروغ گفتن است، بدانید که اشتباه کرده‌اید و هلاک شما در دروغ است.
ـ از پیامبر پرسیدند: ممکن است مومن ترسو باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است کذاب باشد؟ فرمود: نه.
امام علی (ع):
ـ هیچ عمل قبیحی به قبح دروغگویی نیست.
امام باقر (ع):
ـ کم‌نصیب‌ترین فرد از سجایای مردانگی و فضایل انسانی، دروغگویان هستند.
این تأکیدات را که قطره‌ای از دریا هستند، با وضعیت کنونی جامعه خود مقایسه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم.





خصلت ایرانی (پنج شنبه 86/4/21 ساعت 11:45 عصر)

امروز فرهنگ غالب جامعه ما خودمحوری خودخواهی افزونخواهی و نان را به نرخ روز خوردن می باشد چه کسی جوابگو وچه کسی مروج این فرهنگ شده باید برای آیندگان پاسخگوباشدحقیقت گریزی و پنهان کاری، ظاهر سازی، قهرمان پروری و استبداد زدگی، بی برنامگی، ریاکاری و فرصت طلبی، احساساتی بودن و شعار زدگی، ایرانیان و توهم دائمی توطئه، مسئولیت ناپذیری، قانون گریزی و میل به تجاوز، توقع و نارضایی دائم، حسادت و حسدورزی، صداقت، همه چیز دانی ما و نمونه های دیگری از خلقیات ما ایرانیان.آیا پیشرفت حاصل خواهدشد. نمی دانم ! اینقدر می دانم ما می توانیم اگر...!





یهود (دوشنبه 86/4/18 ساعت 12:52 صبح)
راستی پروتوکل های یهود را مطالعه کردهاید؟ تکامل سیاست از نیل تافرات ! حمایت از یک یهودی در همه جای عالم !مبارزه و سرکوب مسیحیان و مسلمان در همه جای عالم تا حاکمیت صهیونیسم!!! براستی کشته شدن هزاران عراقی در کشور مسلمان عراق وکشته شدن صدها مسلمان در پاکستان و... - اعتیاد ؛ بیکاری ؛ اختلاف سطح اقتصادی وگرانی در کشور از کجا سرچشمه می گیرد ! درخارج از مرزها معلوم است . اما درداخل چی؟نفس هرکس حقیقت را بگوید حبس می شود چرا؟ جنگ 33روزه فقط بخاطر یک یهودی بود وآتش بس هم برای یک یهودی ! اگر چه حزب الله شجاع لبنان هیمنه صهیونیسم را شکست. لکن آنها چگونه وماچطور با شهروندانمان رفتار میکنم! دروغ چابلوسی بی تفاوتی در جامعه موج می زند ! چه کسی مسوول است .



مقام والاى مادر (چهارشنبه 86/4/13 ساعت 8:39 عصر)

سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا (س)  بر تمامی شیعیان مبارک باد   
قرآن کریم مى‏فرماید
:
 
اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما

فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما (1) 
اگر یکى از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگى رسیدند به آنها حتى «اوف‏» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنى شایسته بگوى. ودر بخشى دیگر مى‏فرماید: ما سفارش کردیم به انسان که احسان را نسبت‏به پدر و مادر فراموش نکند: و وصینا الانسان بوالدیه احسانا (2) وانسان را نسبت‏به پدر ومادرش به احسان سفارش کردیم. و قضى ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (3) پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید وبه پدر ومادر خود احسان کنید. ودر جاى دیگر احسان به پدر ومادر را در کنار عبادت حق یاد مى‏کند: ان اشکر لی و لوالدیک (4) شکر گزار من وپدر ومادرت باش. اما با همه این تجلیل‏هاى مشترک، وقتى مى‏خواهد از زحمات پدر ومادر یاد کند، از زحمت مادر سخن مى‏گوید، نه از زحمت پدر، آنجا که مى‏فرماید: و وصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها و وضعته کرها و حمله و فصاله ثلاثون شهرا (5) زحمات سى ماهه مادر را مى‏شمارد، که: دوران باردارى، زایمان، ودوران شیرخوراگى براى مادر دشوار است. وهمه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر مى‏کند. قرآن کریم به هنگام یادآورى زحمات حتى اشاره‏اى هم به این موضوع ندارد که: پدر زحمت کشیده است. بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسى از والدین آمده است‏بر دو قسم است: یک قسم حق شناسى مشترک پدر ومادر را بیان مى‏کند وقسم دیگر، آیاتى است که مخصوص حق شناسى مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصى بیان مى‏کند فقط براى بیان وظیفه است، نظیر: و على المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف (6) خوراک وپوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است. ولیکن هنگامى که سخن از تجلیل وبیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر مى‏کند.
پى‏نوشت‏ها: 1. اسراء، 23. 2. احقاف، 15. 3. اسراء، 23. 4. لقمان، 14. 5. احقاف، 15. 6. بقره، 233.منبع سایت حوزه





<      1   2   3   4   5      >
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 3 بازدید
    بازدید دیروز: 0
    کل بازدیدها: 13552 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • آهنگ وبلاگ من
  •